دنیای تجارت و پنج تکنیک برتر قانع کردن مدیران خارجی
قانع کردن دیگران واقعا نوعی هنر است. انسانها موجودات سرسختی هستند. این تکنیکها میتوانند در مقابل افراد مختلف و در شرایط گوناگونی به شما کمک کنند. در ادامه مواردی به عنوان مثال برای شما آورده شده است که نشان میدهد این تکنیکها در چه شرایط متنوعی میتواند به شما کمک کند.
برای قانع کردن هیئت مدیره به پیروی از شما و یا قانع کردن یک بچه لجباز برای رفتن به حمام میتوانید از این تکنیکها استفاده کنید. اگر شما دوست خجالتی دارید که از بیرون رفتن امتناع میکند و یا میخواهید کارفرمایه خود را قانع کنید که با اضافه حقوق شما که شایسته آن هستید، موافقت کند باز هم این تکنیکها میتوانند به شما کمک زیادی کنند و علاوه بر این مثالها یاد گرفتن این تکنیکها میتوانند به شما در متقاعد کردن خودتان برای آنچه که برای شما بهتر است، بسیار کمک کننده باشند. استفاده از این تکنیکها برای متقاعد کردن خود میتواند به عنوان مثال بدین شکل باشد که شما میدانید ورزش کردن برای سلامت بدن شما لازم است، پس با استفاده ازاین تکنیکها میتوانید خود را متقاعد کرده که برای ورزش کردن در پارک قدم بزنید.
خوشبختانه تحقیقات روانشناسی همچنان به بالا رفتن درک ما از تکنیکهای مربوط به متقاعد کردن دیگران کمک میکنند. تکنیکهایی که باعث میشود دیگران به سادگی از ما پیروی کنند. در ادامه ما به تکنیکهایی میپردازیم که علم روانشناسی از آنها پشتیبانی میکند. برای نشان دادن تأثیرات این تکنیکها از مطالعات علمی زیادی استفاده شده است با این حال تأثیر این تکنیکها همیشه ثابت و یکسان نیست و این تکنیکها در شرایط مختلف و در مقابل افراد مختلف ممکن است نتایج یکسانی به همراه نداشته باشند.
تکنیک 1: قطع تمرکز و سپس ارائه پیشنهاد
این تکنیک را میتوان کمی موذیانه دانست. این تکنیک منجر به گیجی خفیف و اختلال در تفکر شهودی طرف دیگر میشود. استفاده از این تکنیک بدین صورت است که شما در زمان ارائه درخواست خود با کلمات بازی میکنید.
برای مثال زمانی که شما در هنگام ارائه قیمت محصولی به جای اینکه بگویید قیمت این محصول سه هزار تومن است با کلمات بازی کنید و از واحدهای استاندارد استفاده کرده و بگویید قیمت این محصول 30000 ریال است، از این روش استفاده کردهاید. و یا زمانی که برای فروش بیشتر به جای استفاده از کلمه کیکهای آماده محصول خود را با نام کیکهای یخته شده معرفی میکنید باز هم شما از این تکنیک استفاده کردهاید. مثال دیگری که درمورد استفاده از این تکنیک وجود دارد بدین صورت است، زمانی که شما در حال جمعآوری کمک برای خیریه هستید به جای اینکه به مردم بگویید مقداری پول به شما بدهند، با کلمات بازی کنید و بگویید که کافی است برای خیریه کمی پول بپردازند، شما در حال استفاده از این تکنیک هستید.
برای متقاعد کردن دیگران تنها نمیتوان به استفاده از این تکنیک وابسته بود چرا که این تکنیک تنها برای مدت کوتاهی باعث حواس پرتی در طرف مقابل میشود و بعد از مدتی با بازگشت تمرکز در فرد اثر این تکنیک نیز از بین میرود. این تکنیک بیشتر در مورد کسانی کاربرد دارد که در زمان کوتاهی باید تصمیمگیری کنند و دچار شک و عدم قطعیت هستند.
تکنیک 2: نشان دادن سودمندی کمکهای کوچک
این مورد ممکن است بسیار ساده به نظر بیاید اما واقعاً موثر است. به دیگران نشان دهید که کوچکترین کمک آنها هم میتواند بسیار مفید باشد. برای مثال اگر بارها در مقابل درخواست برای کمک به خیریه جواب منفی شنیدهاید، از طرف مقابل بخواهید که تنها چند ثانیه از وقت خود را در اختیار شما قرار دهد و سپس به او بفهمانید که کمک او هر چقدر هم که کوچک باشد، اما تأثیرگذار است.
همانند تکنیک قبل این تکنیک نیز به سادگی قابل اجرا است. شما میتوانید پیام خود را به صورت شفاهی منتقل کنید و یا از نوشتهای بر روی یک تیشرت استفاده نمایید. مطالعات نشان داد که در یک طرح خیریه برای تشویق مردم به اهدای خون استفاه از یک نوشته بر روی تی شرت با این مضمون " کمک کوچک شما میتواند باعث نجات یک زندگی شود" موجب شد که مردم دو برابر برای اهدای خون داوطلب شوند.
این تکنیک چگونه عمل میکند؟ تحقیقات روانشناسی پاسخ قطعی به این سوال نمیدهد اما ممکن است پاسخ این سوال به این سادگی باشد که وقتی به طرف دیگر میفهمانید که کمک کوچک او میتواند مثمر ثمر باشد، طرف دیگر بهانه کمتری برای اجتناب از کمک خواهد داشت. همچنین این روش میتواند احساس گناه و شرم را در طرف دیگر برای اجتناب از کمک ایجاد کند. این تکنیک به مردم میفهماند که هر چیزی بهتر از هیچ چیز است.